پست فیسبوکی 93 خنده دار

دیروز تو ماشین دو تا دختر همدیگرو دیدن شروع کردن احوال پرسی اونیکی گفت راستی نامزدت چطوره ؟؟؟

دخدره گفت دیگه نامزدم نیست

اونیکی شروع کرد که آره بهتر اصن بهت نمیخورد قیافش عین عن بود پسره ی داهاتیه از خود راضی هر موقع میدیدمش حالم بهم میخورد … یهو دختره گفت نامزد نیستیم ازدواج کردیم

هیچی دیگه راننده زد بغل یه نیم ساعتی چمنارو گاز میزدیم

پست فیسبوکی 93

يارو باهام صحبت میکنه میگه اسمم میناست
اسم پروفایلش NA ZA NIN هستش

اسم ای دی فیسبوکش ایدا مهربانی….

بعد ایمیلشو هم هست المیرا 68
سازمان سیا تو شناسایی این مشکل پیدا میکنه
… انوقت تو جزییات زده از دروغ بیزارم

پست فیسبوکی 93

ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﯾﮏ ﺗﺒﻠﯿﻎ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻋﻨﻮﺍﻥ:

“ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺍﻋﺘﯿﺎﺩ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ .”

ﺣﺎﻻ ﮔﯿﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺗﺮﮎ ﻧﮑﻨﯽ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﺍﺕ ﻧﻤﯿﺪﻡ

.. . .

ﺍﻵﻥ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﮐﺎﺭﺗﻦ ﻟﯿﻨﺎ ﻟﻮﻟﻪ ﺍﯼ، ﮐﻨﺎﺭ ﺟﻮﺏ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺮﺍﺗﻮﻥ ﭘﺴﺖ ﻣﯿﺬﺍﺭﻡ

پست فیسبوکی 93

سر یه کلاسی داشتم جزوه مینوشتم …

بعد از کلاس یکی از دخترای هم کلاسیم اومده بم میگه :

جزوه مینویسی؟؟؟؟؟؟

به تو هم میگن مرد؟؟

پ من واسه عمم دارم اینقد خوش خط و مرتب مینویسم؟؟؟

پست فیسبوکی 93

دو تا پسربچه ۴ و ۹ ساله تو فامیلمون داشتن دعوا میکردن
یعنی داداش بزرگه داشت کوچکه رو کتک میزد ؛ من رفتم پا در میونی کردم
و کوچیکه رو نجات دادم بعدش همون کوچولوه بهم فوش میده میگه

به تو چه داداشمه ؟؟؟ صلاحمو میدونه داره تربیتم میکنه !

پست فیسبوکی 93

چند هفته پیش داشتم تو پیاده رو با دوستم میرفتم یهو یه موتوری

با سرعت از کنارمون رد شد !

دوستم بهش گفت :هووووووووووی اینجا پیاده روهه !

موتوری هم گفت : زر نزن اینجا ایرانه

یعنی تو عمرم اینطوری متقاعد نشده بودم ))

پست فیسبوکی 93

یکی از بچه ها سر کلاس (زنگ آخر) : آقاخسته نباشید !

دبیر : خسته نیستم عزیزم (همراه با نیشخند)

5 دقیقه بعد یکی دیگه از بچه ها : اقا خسته نباشید !!

معلم :گفتم که عزیزم … خسته نیستم ….

5 دقیقه بعد یکی دیگه از بچه ها :

آقــــــــــا خســـــــــــــته نبـــــــــــاشید دیگه !

معلم : چه خبرتونه تنبلا !

اصلا اینایی که خسته هستن دستاشون بالا ببینم !

فقط 5 نفر دستشون رفت بالا !

معلم هم گفت بیا از کلاس 23 نفری فقط 5 نفر خسته شده !

یکی از بچه ها از ته کلاس :

آقـــا ما اینقد خسته ایم حسش نیست دستمونو بالا ببریم

پست فیسبوکی 93

دیروز طی جلسه و نشست رسمی

با مگس های اتاقم به یه سری توافقات اولیه رسیدم …

من گزینه های ها نظامی (اسپری حشره کش و پشه کش) رو از روی میز برداشتم

اونا هم قول دادن دیگه به غنی سازی خون من ادامه ندن !

البته باهاشون شرط کردم اگه بیان در گوشم بگن ویــــــــــــز

گزینه های نظامی مذکور سر جاشه !

بقیه توافقات هم بسیار محرمانه می باشد !

دور بعد جلسات : اواخر همین ماه …

پست فیسبوکی 93

داشتم یه سایت آموزشی میخوندم دیدم یه جاش نوشته :
آیا میدانستید فاصله ی نوک انگشتان دست تا آرنج با اندازه ی نوک انگشتان پا تا زانو برابرست؟؟
منم گفتم بزار امتحان کنم!!
علاوه بر اینکه لباسم پاره شد
2 تا از مهره های کمرم هم جا به جاشد و پام هم در رفت !

پست فیسبوکی 93

پسر خالم 7 سالشه گوشی سه ملیونی خالمو گم کرده

بعد به خاطر اینکه تو روحیه ظریفش تاثیر نذاره بهش چیزی نگفتن…

اون وقت من 7 سالم بود یه خط کش 30 سانتی تو مدرسه گم کردم…

بابام با وساطت بزرگای فامیل رام داد خونه :| :))

پست فیسبوکی 93

من خطاب به داییم :

دایی کامپیوتر رو کی اختراع کرد؟

داییم : نمی دونم !

من : به نظرت برند سامسونگ بهتره یا ال جی ؟

داییم : نمیدونم ! چطور مگه؟

یهو مامانم گفت : اینقدر مزاحم داییت نشو..

داییم گفت : نه چه اشکالی داره…

بذار سوال بپرسه معلوماتش زیاد بشه

پست فیسبوکی 93

ایرانسل از بس اس ام اس داده آهنگ پیشواز بخر و من نخریدم خسته شد بیچاره )

دیشب اس ام اس داده مشترک گرامی اگه وضعتان اینقد خرابه

عدد 3 را به 7432 بفرستید تا به شما کمک مالی شود!

منم شارژ نداشتم اس ام اس بدم )

دیدم 5 دقیقه دیگه اس ام اس داده :

گدا یه تک بزن به این شماره و قطع کن )

پست فیسبوکی 93

گفتگوی دو دانشجو

پسر : تو تاحالا دوست پسر داشتی؟

دختر : نه خوشم نمیاد… چطور

پسر : معلومه روشن فکر نیستی

دختر : چه ربطی داره؟

پسر : آخه الان این کار یه نیاز طبیعیه و هر دختر پسری حق دارن باهم دوست بشن…

دختر : عجب ! که اینطور… این حرفا رو به خواهرت هم گفتی؟

پسر :ا

دختر : پس دهنتو ببند !

پست فیسبوکی 93

یارو از ماشين پيدا شد در رو براي زنش باز كرد!
زنش گفت : فدات شم بعضي از كارات خيلي رمانتيكه ^ـ^
یارو گفت :
زر نرن بيا پائين در فقط از بيرون باز ميشه

پست فیسبوکی 93

یه روز بابام اومد تـو اتاقـم گفت :
پسـرم اوضاع مالـیت چطـوره …
پـول مول داری …
منم گفتم آره فعلاً دارم ، گفت :
خوب یه بیست تومن بده من برم بـنـزین بـزنـم …